۶ آبان ۱۳۹۸، ۱۰:۰۷

مدعیان تولیت فرهنگ الگو بگیرند

پاتوق فرهنگی کرج اینجاست/ حکایت مشتریانی که مخاطب شدند

پاتوق فرهنگی کرج اینجاست/ حکایت مشتریانی که مخاطب شدند

کرج - صرف فعل توانستن در عرصه فرهنگ و کتابخوانی باعث شده در این سرای کتاب مشتریان به مخاطبانی پر و پا قرص تبدیل شوند.

خبرگزاری مهر - گروه استان‌ها - ساره نوری: به تولد چیستا که اشاره می‌کند، می‌گوید آقای دکتر اسلامی از افراد متنفذ و از چهره‌های اجتماعی شهر کرج است که برای فعالیت‌های اجتماعی و فرهنگی اهمیت خاصی قائل است. سال ۸۹ مِلکی را به نیت تأسیس سرای فرهنگ و کتاب در منطقه عظیمیه، ۴۵ متری کاج اجاره می‌کنند تا محلی برای عرضه محصولات فرهنگی باشد.

می‌گوید؛ آقای دکتر اسلامی برای سرای فرهنگ و کتاب تبلیغات گسترده‌ای کرده بود، افراد زیادی آنجا رفت و آمد می‌کردند و تصویر یک کتابفروشی مجلل در ذهن مخاطبان ایجاد شده بود.

برایمان از تجربیات خودش در حوزه فرهنگ و هنر می‌گوید از آموزشگاه سینمایی که اواخر دهه ۷۰ تأسیس کرده است، از همان سال‌ها دغدغه کار فرهنگی داشته، حالا که روبه‌رویم نشسته دلش پر است از بی مهری‌ها به حوزه فرهنگ.

تا می‌آید از آشناییش با چیستا بگوید یاد روزهای می‌افتد که به دلیل افزایش قیمت‌ها دکتر اسلامی مجبور به جابه‌جایی سرای فرهنگ و کتاب شده بود، همان کتابفروشی مجللی که حالا محل رفت آمد بسیاری از فرهنگ دوستان شهر است.

می‌گوید؛ خوشبختانه دکتر اسلامی سال ۹۶ مِلک جدید سرای فرهنگ و کتاب را با شرکت در مزایده شهرداری برنده شد و من از همان سال با حوزه کتاب به صورت حرفه‌ای آشنا شدم.

حکایت دعوت به گفت‌وگو است

«مسعود ساکت اف» مدیر سرای فرهنگ و کتاب چیستا است، همان سرایی که حالا در پارک ایران زمین کرج واقع شده، محلی که فراتر از یک کتابفروشی عمل کرده و پاتوقی برای فعالیت‌های فرهنگی از جمله تماشای فیلم‌های برتر ایران و جهان، مثنوی خوانی، نمایش نامه خوانی و حتی انجام بازی‌های فکری است.

ساکت اف می‌گوید؛ بعد از اینکه با چیستا آشنا شدم سعی کردم نگاه قبلی را تغییر دهم زیرا او معتقد است یک کتابفروشی مجلل در شهر کرج نمی‌تواند خرج و دخل کند مگر اینکه دائماً سوبسید به آن تزریق شود.

طبق مدل اقتصادی که وی در نظر گرفته این مکان باید خودش دخل و خرجش را درآورد در غیر این صورت محکوم به خاموشی است.

مدیر سرای فرهنگ و کتاب چیستا می‌گوید؛ تلاش کرده چیستای مجلل را به کتابفروشی که سر پای خودش می‌ایستد، تبدیل کند. حالا این مکان تبدیل به فضای فرهنگی شده که شهروندان در آن به گفت‌وگو می‌نشینند.

ساکت اف معتقد است از اقلامی که در اینجا عرضه می‌شود تا نوع برخورد افرادی که اینجا کار می‌کنند و رویدادهای که برگزار می‌شود همه به نوعی شهروندان را به گفت‌وگو و تعامل دعوت می‌کنند و از مشتری مخاطب می‌سازند.

وی با طرح این پرسش که چرا ما به جای مشتری به مخاطب نیاز داریم؟ می‌گوید؛ ما نمی‌توانیم با سایت‌های که برای فروش کتاب همیشه ۳۰ درصد تخفیف دارند، رقابت کنیم، تهران نزدیک است، بسیاری از کتابفروشی های پایتخت با بهترین شرایط کتاب را برای مشتری ارسال می‌کنند پس جایی برای رقابت نمی‌ماند، حال اگر ما مشتری خود را به مخاطب تبدیل کنیم او حاضر است برای دریافت کتاب دو روز هم صبر کند.

سری که بچرخانید صندلی تکی نمی‌بینید، میز اجتماعی طوری طراحی شده که افراد در معرض گفت‌وگو قرار می‌گیرند مدیر سرای فرهنگ و کتاب چیستا در پاسخ به این سوال که توانسته‌اید، مشتری را به مخاطب تبدیل کنید؟ می‌گوید؛ مدعی هستیم که توانسته‌ایم، ایده‌های ما جواب داده است، مخاطبان ما از فضای صمیمی اینجا راضی هستند.

ساکت اف معتقد است شهروندان نمی‌توانند میان قفسه‌های کتاب گفت‌وگو کنند سری که بچرخانید صندلی تکی نمی‌بینید، همین گواهی است بر این ادعا، میز اجتماعی نیز طوری طراحی شده که افراد در معرض گفت‌وگو قرار می‌گیرند.

وی در ادامه این گفت‌وگو به فعالیت‌های فرهنگی که طی یکسال اخیر در این سرای فرهنگ و کتاب رنگ و بوی دیگری به خود گرفته و به تعبیر عامیانه تر پررنگ شده است اشاره می‌کند و می‌گوید؛ جلسات مثنوی خوانی ما هر دوشنبه با ۳۰ مخاطب ثابت برگزار می‌شود.

مدیر سرای فرهنگ و کتاب چیستا با تاکید بر اینکه بابت برگزاری رویدادهای فرهنگی از شهروندان هزینه‌ای دریافت نمی‌شود، می‌گوید؛ الگوی مدیریتی من در حوزه فرهنگی «بهروز غریب پور» است، وی خانه هنرمندان تهران را با چنین مدل اقتصادی راه‌اندازی کرد یعنی رستوران گیاهی راه انداخت به همراه کافی شاپ که از قضا گران هم بود ولی در همین خانه هنرمندان تهران یک زیر پله‌ای بود که می‌توانستی قهوه ارزان بخوری.

ساکت اف می‌گوید؛ آقای غریب پور معتقد بود هزینه‌های خانه هنرمندان باید توسط کسانی تأمین شود که دلشان می‌خواهد بیایند و در فضاهای هنری بچرخد، افرادی که در حاشیه هنر هستند ولی هنرمند باید امکانات را ارزان‌تر دریافت کند.

وی می‌گوید؛ با برگزاری رویدادهای فرهنگی پای بسیاری به این سرا باز شده بسیاری از این سرای فرهنگ و کتاب با خرید کردن حمایت می‌کنند، خانم معلمی است که از همه برنامه‌های فرهنگی استفاده می‌کند و با خرید یک خودکار که خودش هم به زبان می‌آورد همین را از یک قشر فرهنگی بپذیرید، علاقه و کمکش را نشان می‌دهد.

مدیریت فرهنگی در کلام ممکن است عبارت ساده‌ای باشد ولی در عمل کار پیچیده‌ای است مدیر سرای فرهنگ و کتاب چیستا با اشاره به اینکه قِرانی برای تبلیغات هزینه نکرده‌ایم، می‌گوید؛ مخاطبان ما به اینجا احساس تعلق خاطر دارند، تبلیغی که آنها برای ما می‌کنند با تبلیغی که خودمان بخواهیم هزینه کنیم قابل مقایسه نیست.

ساکت اف به اینکه نسبت به واژه پاتوق حساسیت امنیتی وجود دارد اشاره می‌کند و می‌گوید؛ اولین بار در تهران با واژه پاتوق فرهنگی مواجه شدم. خانم شهلا لاهیجی سال ۷۶ طبقه بالای سینما ایران را به پاتوق فرهنگی تبدیل کرد و برای بهرام بیضایی نیز نشست برگزار کرد، از همان سال‌ها چنین ایده‌آلی را در ذهن می‌پروراندم.

وی با بیان اینکه کتاب فروش نبوده و حتی کتاب باز حرفه‌ای هم نیست، می‌گوید؛ یکی از دلایلی که به چیستا علاقه‌مند شدم ایجاد پاتوق فرهنگی بود زیرا معتقدم جامعه به مدیریت فرهنگی نیاز دارد. مدیریت فرهنگی در کلام ممکن است عبارت ساده‌ای باشد ولی در عمل کار پیچیده‌ای است، مجموعه‌ای از تجربیات است، مدیر فرهنگی باید دانش اقتصادی و مفاهیمی مانند گفت‌وگو و تعامل را بشناسید، کسی که نمی‌تواند با دیگران ارتباط برقرار کند نمی‌تواند مدیر فرهنگی خوبی باشد.

مدیر سرای فرهنگ و کتاب چیستا با اشاره به اهمیت کار تیمی، می‌گوید؛ سرای فرهنگ و کتاب چیستا تا ساعت ۱۲ شب باز است، این اتفاق خوبی است و این سوال مطرح می‌شود که طی این هفت سال چرا به فکر کسی نرسید که یک پاتوق فرهنگی می‌تواند تا ساعت ۱۲ شب باز باشد.

شهرداری چرا فرهنگسراها را فعال نمی‌کند؟ چرا دنبال پرورش مدیران فرهنگی نیست؟ یکی از فعالیت‌های فرهنگی این سرای فرهنگ و کتاب در ماه رمضان امسال پخش فیلم بود، اقدامی که باعث شد این سرا تا ساعت ۲ میزبان شهروندان باشد، ساکت اف معتقد است این پاتوق فرهنگی توانایی تأثیر بر محیط اطراف را دارد.

ساکت اف به دیگر برنامه‌ها از جمله برگزاری ورکشاپ اشاره می‌کند و در پاسخ به این پرسش که قصد توسعه فعالیت‌های فرهنگی را دارید؟ می‌گوید؛ بله به توسعه هم فکر می‌کنیم ولی انتظار داشتیم متولیان فرهنگی شهر وقتی چنین انرژی را از یک کتابفرشی می‌بینند بیایند و بگویند دیگر چه کاری می‌توانید انجام دهید.

وی با اشاره به اینکه شهرداری مکان‌های زیادی دارد که می‌توان به فضای فرهنگی تبدیل شوند به طرح این سوال می‌پردازد که شهرداری چرا فرهنگسراها را فعال نمی‌کند؟ چرا دنبال پرورش مدیران فرهنگی نیست؟

مدیر سرای فرهنگ و کتاب چیستا به برگزاری جلسات داستان خوانی و نمایش نامه‌خوانی در این سرای فرهنگ و کتاب اشاره می‌کند که مخاطبان پر و پا قرصی دارد و می‌گوید؛ ما به بازی هم به عنوان یک فعالیت فرهنگی نگاه می‌کنیم، وقتی فعالیت فرهنگی بر اساس گفت‌وگو و تعامل است بازی هم کار فرهنگی است، فعالیت جمعی و بازی‌های فکری تعامل و گفت‌وگو را به دنبال دارد.

ساکت اف با تاکید بر اینکه پخش فیلم و مثنوی خوانی به صورت مداوم برگزار می‌شود، می‌گوید؛ این فضا را در اختیار دیگر گروه‌های فرهنگی هم می‌گذاریم، انجمن شعر میتراییک جلسات شعر خود را در اینجا برگزار می‌کند و هزینه‌ای نیز پرداخت نمی‌کند، انجمن رمان‌خوانان نیز سه هفته یک بار جلسات خود را اینجا برگزار می‌کنند.

در شهر کرج مکان‌های برای کار فرهنگی وجود دارد که خاک می‌خورد وی با اشاره به برگزاری برنامه‌های فرهنگی جمعیت غدیر در این سرای فرهنگ و کتاب، می‌گوید؛ با هزینه خود ۳۰ متر به فضای فرهنگی این سرا اضافه کرده‌ایم، از همه ظرفیت‌ها برای گسترش کار فرهنگی استفاده می‌کنیم.

مدیر سرای فرهنگ و کتاب چیستا با بیان اینکه در شهر کرج مکان‌های برای کار فرهنگی وجود دارد که خاک می‌خورد، می‌گوید؛ هر کسی می‌تواند مدعی مدیریت فرهنگی باشد ولی خروجی مهم است.

ساکت اف در پاسخ به این پرسش که آیا برای ساخت باغ کتاب کرج از بزرگان حوزه فرهنگ و کتاب به ویژه کتابفروشی‌ها و سراهای فرهنگ و کتاب شاخص شهر نظری پرسیده اند، می‌گوید؛ از ما کسی چیزی نپرسیده است، من سابقه زیادی در حوزه مدیریت کتاب ندارم ولی در حوزه مدیریت فرهنگی می‌توانم ادعا کنم حرف‌هایی برای گفتن دارم و معتقدم باغ کتاب باید از سوی مدیران فرهنگی اداره شود.

وی که پیش از این هشت سال نایب رئیس انجمن نمایش استان البرز بوده است، می‌گوید؛ برای احداث تئاتر شهر نیز با هنرمندان مشورتی نشد، منتقد افزایش فضاهای فرهنگی نیستم ولی معتقدم فضاهای فرهنگی بسیاری در شهر وجود دارد که به دلیل نبود مدیریت فرهنگی در حال از بین رفتن هستند.

مدیر سرای فرهنگ و کتاب چیستا می‌گوید؛ ببینید فرهنگسراهای این شهر به چه روزی افتاده‌اند، برخی مدعی هستند اگر سالن تئاتر با کیفیت و کتاب فروشی مجلل بسازند چهره شهر عوض می‌شود این تفکر، مهندسی است که سازه را می‌بیند تفکر یک مدیر فرهنگی نیست، من می‌گویم در شهری که جریان مداوم تئاتر وجود ندارد و ایده آل گروه‌های تئاتر این است که در سالن کوچکی در پایتخت اجرا کنند همچنین تماشاگر تئاتر وجود ندارد ساختن سالن چه دردی را دوا می‌کند؟ سالن نژاد فلاح بر اساس استانداردهای ملی ساخته شده ولی به جز برگزاری جُنگ مگر استفاده‌ای دیگری از آن می‌شود، حتی کنسرت هم نمی‌توان در آنجا برگزار کرد.

در شهر کرج وجود ندارد، حس تعلق خاطر به شهر وجود ندارد ساکت اف خطاب به متولیان فرهنگی می‌گوید؛ ساختن سالن‌های تئاتر در کرج به چه کار می‌آید وقتی شهرداری از گروه‌های تئاتر حمایت نمی‌کند، مدیریت شهری برای ساخت سالن تئاتر بودجه تصویب می‌کند ولی سود اصلی به جیب پیمانکار می‌رود.

وی به نبود هویت شهری در کرج اشاره می‌کند و می‌گوید؛ شما چند نفر را می‌شناسید که بگویند ما کرجی هستیم؟ قطعاً تعداد بسیار کمی را می‌شناسید، چند میلیون نفر در این شهر زندگی می‌کنند ولی به این شهر افتخار نمی‌کنند، اگر جریان فرهنگی در شهرهای مثل، اصفهان، قزوین، شیراز و تبریز برقرار است به دلیل هویت شهری است، شهروندان اصفهانی، شیرازی، تبریزی، اهوازی به شهر خودشان یعنی به آن زادبوم افتخار می‌کنند.

مدیر سرای فرهنگ و کتاب چیستا می‌گوید؛ آن حس افتخاری که گفتیم در شهر کرج وجود ندارد، حس تعلق خاطر به شهر وجود ندارد، شاید بسیاری از شهروندان فکر می‌کنند مجبور هستند و در این شهر گیر کرده‌اند.

ساکت اف معتقد است ایجاد هویت شهری جزو وظایف مدیران فرهنگی و شهری است و مهندسان از پس این مهم برنمی‌آیند. همچنین می‌گوید؛ تحول فرهنگی کار مدیران فرهنگی است و جلب اعتماد اهالی فرهنگ و هنر با برگزاری بزرگداشت‌های نمایشی، شدنی نیست.

مدیران فرهنگی باید بیایند و بگویند برای ایجاد جریان فرهنگی در این شهر چه کرده‌اند. برای فروش بلیط تئاتر چه کرده‌اند. برای گروه‌های موسیقی چه کرده‌اند وی با تاکید بر اینکه باید به مصرف کننده محصولات فرهنگی سوبسید تعلق گیرد، می‌گوید؛ مدیران شهر باید فضا را برای هنرمندان و اهالی فرهنگ آماده کنند برای مثال باید گروه‌های تئاتر را به رسمیت بشناسند و با آنها وارد گفت‌وگو شوند ولی اشکال کار این است که برای مدیران تولید شو نمی‌کند. مثلاً عکس یادگاری با گروه‌های تئاتری برای آنها رزومه نمی‌شود ولی گرفتن عکس یادگاری با هنرمندان مشهور این چنین نیست.

مدیر سرای فرهنگ و کتاب چیستا تاکید دارد که مدیران فرهنگی باید بیایند و بگویند برای ایجاد جریان فرهنگی در این شهر چه کرده‌اند. برای فروش بلیط تئاتر چه کرده‌اند. برای گروه‌های موسیقی چه کرده‌اند. گروه‌های موسیقی این شهر لنگ فروش بلیط ۳۰ تا ۴۰ هزار تومانی هستند.

ساکت اف می‌گوید؛ برقراری جریان مداوم فرهنگی در کلان‌شهر کرج نیازمند تقویت تَشکل‌های انسانی است، در این شهر هنرمندان ملی زیادی زندگی می‌کنند، مدیران فرهنگی از خود بپرسند چرا گروه‌های موسیقی، گروه‌های تئاتر، فیلم سازان، نقاشان و دیگر هنرمندان این شهر به هر طریقی می‌خواهند کار خود را در تهران عرضه کنند؟

وی از نبود جریان مداوم نقد به عنوان یک ضعف بزرگ یاد می‌کند که گریبان همه حوزه‌ها را گرفته و می‌گوید؛ رسانه باید دغدغه‌ها را به مدیران منتقل کند، ما با نقد مداوم است که می‌توانیم جریان بسازیم و گفتمان غالب را تغییر دهیم.

مدیر سرای فرهنگ و کتاب چیستا می‌گوید؛ در شهر کرج به ویژه در حوزه فرهنگ با نبود جریان مداوم نقد رو به رو هستیم. مدعیان متولی‌گری فرهنگ زیاد هستند شما با نهادهای بسیاری روبه‌رو هستید که مدعی متولی‌گری برای حوزه فرهنگ هستند موازی‌کاری می‌کنند و پاسخگو هم نیستند.

ساکت اف در انتهای این گفت‌وگو می‌گوید؛ آدم‌ها وقتی اهل گفت‌وگو باشند اهل پذیرش هم می‌شوند، آن‌وقت است که می‌توانیم در رابطه با بسیاری از مسائل حرف بزنیم فرهنگ می‌تواند فضای گفت‌وگو و تعامل ایجاد کند.

شهر کرج نیازمند افزایش سراهای فرهنگی و به تبع پاتوق‌های فرهنگی است، مدیریت سرای فرهنگ و کتاب چیستا با تعریف جذابیت برای مشتری که حالا به مخاطب تبدیل شده در حد توان خود به حوزهِ فرهنگِ این شهرِ پر از معضل فرهنگی و اجتماعی کمک کرده است و به اذعان مخاطبان توانسته محیطی صمیمی ایجاد کند، به نظر می‌رسد متولیان فرهنگی با حمایت از بخش خصوصی می‌توانند تحول خوبی در حوزه کتاب و فرهنگ ایجاد کنند، اگر اراده‌ای باشد.

کد خبر 4738398

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha